جفت شش!

ساخت وبلاگ

اوایل که من اومده بودم طلوع خورشید ساعت هشت و نیم- نه صبح بود غروب ساعت سه ونیم عصر! کل روز تاریک تاریک، بدون افتاب! الان روزا داره دراز میشه و هوا بهتر! باورم نمیشه منی که تو سرما نمیتونستم بمونم تو منهای سی و چهار درجه شبو صبح کردم و الان دیگه تو سرما نشستن برام داره عادی میشه! 

کاش یه چیز دیگه که انگار این وسط تازه درست شده بود هم داره بهم میخوره، سرجاش ثابت بمونه ... 

اول. بهمن. صفردو

جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 22 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1402 ساعت: 1:43

هروز که میگذره هی به خودم دلداری میدم نترس کم نیار اینا اولشه، غربت، سختی، دوری، دلتنگی، تنهایی مامان بابا، زندگی از صفر همشون میگذره آسونیاشم میاد، سرتو بگیر بالا تو ازین بدترشو گذروندی، زندگی رنگارنگه یه وقتایی دور شدنم قشنگه بالاخره یه جایی رنگاشم می بینی. همین که دلم آروم میشه یاد حرف سارا دلمو آتیش میزنه... "اینجا دلت خوش نبود برو شاید ته چشماتو خندون دیدیم"... راستش به همه میگم بخشیدم حتی به خودم! اما نه نمیتونم... قشنگ ترین روزای عمرم رفت... الانم غربت... متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. -ده.بهمن.صفردو جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 20 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1402 ساعت: 1:43

یه عکس کج و کوله برام فرستاده نوشته خودتو پیدا کن!

میگم عه اون آدمکه چه خوشگله بیارش من... میگه مطمئنی دکتر میخایی بشی؟ جلو چشمه ها...!

"جـ" ازم خواسته بمونم اینجا. برای همیشه! یهو اول کاری همچین چیزی خیلی شوک شد برام! نمیدونم فقط دارم سعی میکنم ببینم میتونم خودمو راضی کنم جایی بمونم که بقیه عمر از خواهرم دور باشم یا نه! 

-پونزده.بهمن.صفردو

جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 19 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1402 ساعت: 1:43

بعد دوماه جر و بحث بالاخره قبول کردم کوتاه بیا نیست و باید خودم کوتاه بیام. منم عوضش سه تا مرکز خرید چرخوندمش بگم رییس کیه در عوضش سر چیز دیگه قول داد... 

ماشالا اومد رسید از راه نرسیده زد زیر قولش، بعدشم دید من گریم درومد گفت: لووس خب باشه باشه ..!

عالی ترین بدقولی بود !

_ نوشتم بعدا یادم نره ! 

My_purple

-چهارد.دی.صفردو

جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 17:09

گیت رو که رد شدم موقع کشیدن چمدونم دستم خورد به ترازوی گیت و قشنگ روی دستم آنی کبود شد باد کرد. رفتم نشستم منتظر پرواز یهو اذان موذن زاده پخش شد... دیگه نتونستم اونقدا هم که بقول نگین عروس خاله فک میکردن محکم باشمو زدم زیر گریه انقد که کنار دستیم اومد گفت دستت خیلی درد میکنه؟؟ صدامون کردن رفتیم رد شدیم سوار بشیم. روی پله ها که رسیدم اوایل طلوع آفتاب بود. یه حال عجیبی داشتم؛ بین طلایی آفتاب و سیاهی شب... برگشتم از همون بالا پشت سرمو نگاه کردم. از پشت چشمای خیس و لبهای بسته خیلی چیزا یادم اومد... خیلی چیزا.... تنهاییا، غمها، قضاوتها، صبوریا و آه از صبوریام... یه دفعه دیدم پسره مهمانداره اومد زد رو شونه هام گفت همه غم هاتو بزار همین جا بیا سوار شو... ببین همه رفتن تو... میخواستم بگم امروز سه ماه از اومدنم گذشت و لاکچری طور بنویسم "وای چه عین برق گذشت" اما نه... من با تقریبا هیچ پشتوانه و هیچ پولی مهاجرت کردم و اگر داشتم قطعا جایی دیگه میبودم اما رو پای خودم بودن برام میارزید... تو این سه ماه اندازه سه سال دلتنگی، غربت، نداری و تنهایی رو با همه وجودم لمس کردم...  اینارو مینویسم امیدوارم سال بعد این موقع به خودم بقول امیررضا برای اینهمه قوی بودن افتخار کنم...               -پنج. دی.صفر دو جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 28 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 4:55

همون که تنها موند همون که تنها رفت همون که عمرتو برد ازون ازون چه خبر... چه خبر؟!                       متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. -بیست و شش. فروردین. دوصفر جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 30 فروردين 1402 ساعت: 11:58

 هر روز که میگذره

روز به روز همه چیزو می بینم که تغییر میکنه

مشکل رو مشکل میاد

آدما همون آدما نیستن

دوس دارم زودتر کل دارم و ندارمو بردارم برم

فرا کنم فرار.....

 

جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 67 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1402 ساعت: 17:50

نزدیک شش-هفت سالی بود شبا گوشیم میرفت رو آفلاین تا بیدار شم. برام هم مهم نبود کی میسدکال میزد و چه کار مهمی داشت! الان شبا روشن میزارم فقط ب عشق اینکه صبحا صدا دورگه و گرفته شو بشنوم...

 

- پنج.فروردین.دوصفر

جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 100 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 23:23

دوسال پیش عید فایلای لیسینینگ آیلتس ریختم گوشیم هی پیاده میرفتم قدم میزدم به کلمه کلمه حرفاش دقت میکردم. سال پیش همه تو خرید جی جی عید بودن من کتاب آیلتس میخریدم. همه این مدت از ابعاد مختلف جر خوردم. الان باورم نمیشه دارم کارای ویزامو میکنم و اعصاب من داره از همه ابعاد مختلف که یکیش مال دلاره جر میخوره! واقعنیه!؟

 

-شش. فروردین.صفردو

جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 71 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 23:23